جدول جو
جدول جو

معنی ذات الخیار - جستجوی لغت در جدول جو

ذات الخیار
(تُلْ)
موضعی است و آن را عین اباغ نیز نامند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُلْ خِ)
موضعی است به تهامه. (منتهی الارب). حمید بن ثور گوید:
و قد قالتا هذا جمیعی و ان یری
بعلیاء او ذات الخمار عجیب.
(از المرصع) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تُلْ خِ)
لقب هنیده عمّۀ فرزدق است. و از آنرو وی را ذات الخمار گویند که وی چانه بندخویش را برگرفت آنگاه که پدر او صعصعه بن ناجیه و برادر وی غالب بن صعصعه و خال او اقرع بن حابس و شوهرش زبرقان بن بدر در خیمۀ او بودند و گفت کیست از زنان عرب که چهار محرم بزرگوار چون محارم من داشته باشد
لغت نامه دهخدا
الخیار. از قدماء مشایخ است و با جنید و رویم صحبت داشته وطریقت از ایشان گرفته و پیوسته حکایت ایشان گفتی
لغت نامه دهخدا
(تُلْ مِ)
موضعی باشد به اول زمین شام از سوی حجاز و ابوعبیده آنگاه که به شام میشد بدانجا نزول کرد
لغت نامه دهخدا
(تُلْ عَ)
نام موضعی است در شعر و عرار گیاهی است خوشبوی
لغت نامه دهخدا
(تُسْ سِ)
نام موضعی است و ابن اثیر در المرصع گوید: این نام در اشعار عرب بسیار یادشده است و آن راههای عقبه هاست به بر سوی حرم مکه
لغت نامه دهخدا
(تُرْ ر ی)
نام باغی باشد معروف. و ریال جمع رأل به معنی چوزۀ شترمرغ است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ خِ)
زن و دختر عم ابوالنجم شاعر معروف عهد اموی است. او شوهرش را بسبب پیری و ضعف و ناتوانی طعن میکرده و این موضوع در اشعار ابوالنجم انعکاس یافته است. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 219 و خیرات حسان ج 1 ص 44 شود
لغت نامه دهخدا
(تُ اَنْ)
ناقه ذات انیار، ناقه ذات نیرین. رجوع به ذات نیرین شود
لغت نامه دهخدا
(تُلْ)
چاهی است با آب بسیار و خوش به سه فرسنگی سوارقیه
لغت نامه دهخدا
(تُدْ دَ)
عقبه ای است به بلاد هذیل و اصمعی ذات الطیور روایت کرده است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(تُلْ خی یَ)
از بلاد مهره به اقصای یمن. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تُلْ)
لقب معشوقۀ هارون الرشید خلیفۀ عباسی است که بحسن و هنر و دانش و دهاء مشهور است. و نام او خنث است و لقب ذات الخال ازآنرو بوی داده اند که خجگی دلکش بر لب زبرین داشت
لغت نامه دهخدا
(ذِلْ)
رجوع بذوالخیار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ذو الخیار
تصویر ذو الخیار
تواندار آنکه حق خیار دارد در بیع و غیره
فرهنگ لغت هوشیار